اقتصاد دانش بنیان چیست؟ + دانلود فیلم
برای دانلود/مشاهده نماهنگ " اقتصاد دانش بنیاد چیست؟" کلیک کنید
برای دانلود/مشاهده نماهنگ " اقتصاد دانش بنیاد چیست؟" کلیک کنید
در میان همه ادیان ومذاهب موجود در جهان، تنها اسلام استکه اصالت دارد و سعادت انسان را در دنیا وآخرت تضمین مىکند و از جمله امتیازات و ویژگیهاى اسلام تبعیت از عقل سالم و نشر وبسط آن است. عقل مىتواند با تعدیل غرایز وجودى و کنترلو هدایت آن در مجراى صحیح، آدمى رابراى نیل به سعادت یارى کند. در قرآن کریم 65 آیه در رابطه با عقل و تعقل نازل شده است که در این نوشتار بخشی از آن مطرح می شود.
معرفی کتاب"لرزان و لغزان چون ژله" اثر شفیعی سروستانی به نقل از وبلاگ یکی از دوستانم
اسماعیل شفیعی سروستانی در مقدمه این کتاب 247 صفحهای که توسط انتشارات موعود عصر منتشر شده است، چنین مینویسد: «از دور و نزدیک سخنان پر گلایه درباره سبک زندگی و ضرورت اصلاح سبک رایج به گوش میرسد بیآنکه سخن و اشارهای درباره منشأ این همه تغییر و تلون، آشفتگی، پراکندگی و سرگشتگی انسان معاصر در میان عواملم به میان آمده باشد.»
مهمترین بخش کتاب لرزان و لغزان چون ژله در بخشی از کتاب با همین عنوان از صفحه161 تا218 است که به سبک زندگی- Life style- می پردازد. این کتاب درآمدی بر سبک زندگی است و به عبارتی مقدمه لازم سبک زندگی را بررسی می کند نه همه آن را. و مواردی که مستقیماً بحث سبک زندگی مطرح می شود مربوط به بعدمنفی آن است چنانچه که براساس کتاب مهم «یهودیان و حیات اقتصادی مدرن» سبک زندگی یهودیانه مورد بحث قرار می گیرد.
یکی از نکات مهمی که ما انسانها درباره خود باید بدانیم، یکپارچگی بدن و نفس است. در اینجا قدری درباره این یکپارچگی توضیح می دهیم و در ابتدا از حدیثی در نهج البلاغه کمک می گیریم که عمل کردن به آن نقش مهمی در اصلاح مشکلات فردی ایفا می کند.
اگر از متخصصین زیست شناسی بخواهیم که درباره انسان نظر دهند، از سلولها و بافتها و اندامها و ارگانیسم زنده صحبت می کنند. اگر از یک فیلسوف بخواهیم درباره انسان نظر دهد به ذهن انسان توجه می کند. همینطور روانشناسان به ذهن و روان انسان توجه می کنند. آنچه مطالعه اش برای جامعه شناسان اهمیت دارد هویت جمعی است و تفکر خود را بیشتر معطوف به آن می کنند. هر کسی از منظر مطالعات و دغدغده های شخصی خود است که درباره انسان نظر می دهد. اما حقیقت انسان چیست؟
قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم به سراغ یکی از جملات کوتاه از امیرالمومنین می رویم که در شماره 207 کلمات قصار نهج البلاغه آمده است
در تاریخ 19/09/92 دیداری مقام معظم رهبری با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی دیداری داشتند . بازخوانی فرمایشات ایشان برای همه فعالان فرهنگی کشور لازم و ضروری به نظر میرسد. در این بخش بیانات ایشان در چند بند دسته بندی شده است.
1- اهمّیّت موضوع فرهنگ در جامعه
فرهنگ
هویت یک
ملّت است. ارزشهاى فرهنگى روح و معناى حقیقى یک ملّت است. همه چیز مترتّب بر فرهنگ
است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ
اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند؛ به
این باید توجّه کرد. نمیتوانیم فرهنگ را از عرصههاى دیگر منفک کنیم؛ مسائل
اقتصادى و مسائل گوناگون مهم پیوست فرهنگى داشته باشد، معناى آن این است که یک
حرکت اساسى که در زمینهى اقتصاد، در زمینهى سیاست، در زمینهى سازندگى، در زمینهى
فنّاورى، تولید، پیشرفت علم میخواهیم
انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگى آن باشیم. گاهى اوقات انسان در یک کارى وارد
میشود، یک کار اقتصادى انجام میدهد، [امّا] لوازم آن و تبعات فرهنگى آن را توجّه
ندارد. بله، کار کار بزرگى است؛ کار اقتصادى بزرگى است، منتها بر آن مترتّب میشود
لوازمى و تبعاتى که براى کشور ضرر دارد؛ فرهنگ اینجورى است. باید در همهى مسائل
آن نکتهى فرهنگى را در نظر داشت و نگذاریم که این از یاد برود.
قواعدی که به عنوان اصول وضع شده نقد ادبی و هنر مطرح میشوند، بسیارند. جریان شناسی ادبی و شناخت آفتها و آسیبگاههای ادبیات به طور عام، و ادبیات معاصر و انقلاب اسلامی به طور خاص، بخشی از آن اصول و قواعد قابل تاکید است. البته اگر بخواهیم رسالت ادبیات را به کالبد شکافی صرف عبارت؛ یعنی سخنسازی و سخنآرایی منحصر کنیم، سخن گفتن از نقد ادبی بسیار آسان خواهد بود؛ ولی آنگاه که پای اشارت، تعهد مضمونی و هدایتگری یا حکمتآمیز بودن پیام به میان میآید؛ نقد ادبی از محدوده لفظ و عبارت خارج میشود و یکی از علوم و فنون پیچیده و عمیق و دارای ابعاد مختلف محسوب میگردد. هر چند متفکری؛ چون ابن خلدون، رسالت ادبیات را پی بردن به زبان عبارت میداند، آنجا که میگوید: "باید دانست که صناعت سخن، خواه نظم یا نثر فقط به وسیله الفاظ انجام میگیرد نه از راه معانی، بلکه معانی تابع الفاظ است و فقط الفاظ اساس این صنعت را تشکیل میدهد؛ بنابراین، جوینده سخن که میکوشد ملکه سخن را در نظم و نثر به دست آورد، تمام همّ خود را متوجه الفاظ میکند و به حفظ کردن نمونههای آنها از سخنان قدیم عرب، میپردازد و آنها را بسیار به کار میبرد و بر زبان خود جاری میسازد تا ملکه زبان مضر در وی ایجاد شود و لهجه غیر عربی فصیح را ـ که بر آن تربیت شده است ـ ترک گوید."1 ولی بر اهل تامل پوشیده نیست که نمیتوان عبارت را از ساختار پیام و معنی آن جدا کرد؛ زیرا فقط با توجه به بعد صوری سخن، میتوان آن را به هنرمندانه یا فاقد هنر تقسیم کرد، چنانکه با لحاظ کردن محتوا و پیام آن میتوان از هنر و ادبیات حرکت آفرین و تعالی بخش، به هنر و ادبیات هدایتگر، و از هنر و ادبیات فاقد روح تعالیبخش و سعادت آفرینی، به هنر و ادبیات گمراه کننده یا ادبیات بیروح و مرده تعبیر نمود
زاده شدن به تاریخِ بیست و هفتمِ اردیبهشت ماهِ 52ی شمسی،
بزرگ شدن در فضای پرهیجانِ انقلاب اسلامی.
گهگاه با کیفِ کودکانهای پر از اعلامیه پوششی بودن برای کارهای پدری
و گهگاه همبازی بودن با ادموند و آربی و آرش در محلهی بیست و پنج شهریور در تهران.
بحرانِ اول شدن و بیست گرفتن در هر آن چه که میشد در دورهی دبستان
راستی، یک بار هم بوسیدنِ دستِ امام به سالِ 61...
بعدترک، سال 62، رفتن به مرکزِ آموزش تیزهوشِ علامهی حلی که قبل از تاسیسِ سازمانِ استعدادهای درخشان(66) زیرِ نظر معاونتِ آموزشِ استثنایی، عقبافتادهها بود...
بزرگ شدن در فضایی سرشار از تکثر و تنوع در علامه حلی تهران و رفاقت... رفاقت با کلی رفیق که هنوز که هنوز است مویشان را با عالم و آدم عوض نخواهم کرد...
خاطره ای از رهبری در سفر به استان یزد
در دیماه سال 86 مقام معظم رهبری سفری به استان یزد داشته اند که دیشب مشغول مطالعه متن سخنان ایشان در جمع نخبگان یزد بودم .رهبری خاطره ای را از کتاب آقای مهدى آذر یزدى نقل کردند که خواندن آن برای مخاطب "همراه من" جالب و از جهاتی درخور تامل است.
"... چندى پیش در یک برنامهى تلویزیونى دیدم که از ایشان (مهدى آذر یزدى) تجلیل کرده بودند. من با اینکه وقتم هم کم است، از وقتى تلویزیون را روشن کردم و دیدم که از ایشان دارد تجلیل میشود، پاى آن برنامه نشستم، صحبتهاى خود ایشان را هم گوش کردم. ایشان در آنجا میگفتند که در طول آن سالهاى پیش از انقلاب هیچکس کمترین تشکرى، تقدیرى از این مرد زحمتکش و خدوم نکرده. آن برنامه را که من دیدم، نکتهاى در ذهنم بود و دلم خواست که آن را یک وقتى به ایشان بگویم، فکر میکردم دیگر امکان ندارد و عملى نیست؛ کجا حالا ما آقاى آذر یزدى را زیارت کنیم! حالا تصادفاً امشب ایشان اینجا هستند. آن نکته این است که من خودم را از جهت رسیدگى به فرزندانم، بخشى مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم. آنوقتى که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتى که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصههاى خوب براى بچههاى خوب» - من رفتم تورق کردم. بچههاى ما داشتند به دوران مُراهقى - یعنى نزدیکى به بلوغ - میرسیدند، دوره هم دورهى طاغوت بود و همهى عوامل در جهت گمرهسازى ذهن و دل جوان حرکت میکرد. من دلم میخواست چیزى باشد که جوانهاى ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلى بود. بنده فهرست پیشنهادى کتاب مینوشتم و بین جوانهاى دانشجو و دانشآموزهاى سطوح بالاى دبیرستانها پخش میشد، اما براى بچههاى کوچک، دستمان خالى بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددى، از دو سه جهت، همان چیزى است که من دنبالش میگردم. به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمیدانم، یادم نیست - درآمد؛ بتدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و براى فرزندانم خریدم. نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلى و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندى داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفى کردم. خواستم این حقشناسى را من به نوبهى خود کرده باشم. ایشان یک خلأئى را در یک برههى از زمان براى زنجیرهى طولانى فرهنگى این کشور پر کردند. این کار، با ارزش است. خداوند از شما - آقاى مهدى آذر یزدى! - این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایشهاى زبانى و اینها، اجر کارهائى که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمیشود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد."
اولین هدیهای که پدر و مادر شما به شما دادهاند چیست؟اسم نوزاد اولین هدیه است.شاید دور از ذهن باشد که شخصیت افراد نیز تحت تاثیر نام افراد به تکامل برسد.واکنشی که دیگران نسبت نام افراد دارند میتواند تا حدی مولفهای برای تکامل شخصیت باشد. اما در این مجال به وجه دیگری در این زمینه میخواهیم بپردازیم. این مقاله از سایت"فرهنگ" اخذ شده که خواندنی است.
همانگونه که اسلام برای همه ی شئون زندگی انسان چه فردی و چه اجتماعی
برنامه و نظر دارد در مورد نامگذاری افراد که بخشی از سبک زندگی اوست هم
دارای یک نظام و نظرگاه مستقل است.
و خدا همه نام ها [یِ موجودات] را به آدم آموخت؛ سپس [هویت و حقایق ذات موجودات را] به فرشتگان ارائه کرد و گفت: مرا از نام های ایشان خبر دهید، اگر [در ادعای سزاوار بودنتان به جانشینی] راستگویید.(1)
یکی از نعمات بزرگ خداوند متعال به انسان نعمت زبان و به تبع آن قدرت تکلم و بیان مفاهیم است، که به وسیله ی آن ارتباط انسانها با یکدیگر در پهنه ی زمان و مکان و حتی فرهنگ و نژاد و تمدن های گوناگون برقرار میگردد.
کتاب «لذت نقد» در سال 1389 برای نخستین بار چاپ شد. این اثر عمده نقدها، ضد یادداشتها و مقالاتی در باره سینمای ایران است که از سال 1368 تا 1389 در مجلات، روزنامهها و کتابهای مختلف توسط مسعود فراستی نوشته و پس از سال ها در این کتاب گنجانده شد.
بخش نخست کتاب «لذت نقد» شامل نقد 40 فیلم سینمایی ساخته شده با موضوعات هشت سال دفاع مقدس و مسائل اجتماعی ایران است. در میان این نقدها میتوان نقد وارده بر آثار کارگردانانی مانند ابراهیم حاتمیکیا، محسن مخملباف، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، علی حاتمی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، علیرضا داوود نژاد، مجید مجیدی، محمدعلی نجفی، کیانوش عیاری، سعید ابراهیمی فر، واروژ کریم مسیحی، رسول ملاقلی پور، رخشان بنی اعتماد، بهمن فرمان آرا و محمد رضا اصلانی را دید. مسعود فراستی در مقدمه کتاب آورده است: «نوشتههای کتاب به باور من قابل طرح اند و دفاع؛ و بی ربط به امروز و مسائل آن نیستند. فردا را نمیدانم. به لحن تند برخی نقدها هم دست نزدم. به گمانم برآمده از آن سالهاست و آن کارها؛ و نیز بازتاب نویسنده است.»
سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سر مشق زندگی پارسایان ،الهام بخش عالمان ،نمونه ای نیکو برای حاکمان وآینه ای برای تصویر ارزش های والای انسانی برای سالکان است . فروغ ابدیت که نوشتاری از استاد جعفر سبحانی است ،کتابی مناسب برای آشنایی جوانان و پیروان مکتب اهل بیت با تاریخ زندگی و سیره ی آن پیامبر اعظم است .
مقاله از سید مرتضی آوینی
میلان کوندرا معتقد است که رُمان ماهیتاً در جست و جوی کشف معمای « من » است. نه آنکه در صدد کشف این معما برآید، نه؛ رُمان با این پرسش که « من » چیست و چه وضعی در جهان دارد آغاز می شود. او به خوبی بر این معنا واقف است که این پرسش صورتی مابعدالطبیعی یا فلسفی و حتی روان شناختی ندارد. مسلّماً رُمان نویسی با فلسفه نسبتی دارد، اما اساساً رُمان این پرسش را از آن منظر که فلسفه ،و یا روان شناسی طرح می کنند در میان نمی گذارد؛ و برای رسیدن به جواب نیز راه دیگری را طی می کند.
با دکتر محسن ایمانی، استادیار گروه علوم تربیتی و معاون آموزشی دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس در خصوص تصورات زوجهای جوان ایرانی دربارهی فرزندآوری گفتوگو نمودیم. ایشان در این گفتوگو از دلایل متعددی که تهدید اصلی در تمایل خانوادهها به داشتن فرزندان بیشتر است سخن گفت.
سیروس مقدم کارگردان ایرانی، فیلمنامهنویس، دستیار کارگردان، برنامهریز، مشاور تولید و نقاش در سال ۱۳۳۳ در آبادان متولد شد.
وی فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی است و فعالیتش را از سال ۱۳۵۵ با دستیاری کارگردان و طراحی صحنه و لباس در مجموعه تلویزیونی «دایی جان ناپلئون» آغاز کرده است.
مقدم فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۶ با فیلم «ردپایی بر شن» به عنوان منشی صحنه آغاز کرد و همچنین در سریال امام علی (ع) دستیار داوود میرباقری نیز بوده است
مستندی که چندی پیش از شبکه "من و تو "پخش شد. در این مستند مباحثی وجود دارد که قابل تامل است. "من و تو" نیز مانند "بی بی سی" تلفیقی از حقایق و اکاذیب را در یک قاب زیبا به شما ارائه می دهید و به راحتی مخاطب را تسلیم به پذیرش می کند. این می تواند سر فصلی برای تحقیق بیشتر در این باره باشد. لطفا سر تسلیم فرود نیاوریم. لطفا با دقت نگاه کنید.
محمد تقى مصباح یزدى در سال 1313 هجرى شمسى در شهر کویرى یزد دیده به جهان گشود. وى تحصیلات مقدماتى حوزوى را در یزد به پایان رساند و براى تحصیلات تکمیلى علوم اسلامى عازم نجف شد; ولى به علت مشکلات فراوان مالى، بعد از یکسال براى ادامه تحصیل به قم هجرت کرد. از سال 1331 تا سال 1339 ه.ش در دروس امام راحل(قدس سره) شرکت و در همین زمان، در درس تفسیر قرآن، شفاى ابن سینا و اسفار ملاصدرا از وجود علامه طباطبایى(رحمه الله)کسب فیض کرد. وى حدود پانزده سال در درس فقه آیت الله بهجت مدظلّه العالى شرکت داشت.
چند روز پیش توی دفتر و دستکم یاد گذشته ها کرده بودم و حس نوستالژی بالا گرفته بود. سی دی رو پیدا کردم که مربوط به دوره دانشجوییم بود.در زمان دانشجویی یادم هست که دکتر انوشه رو دعوت کردم و موضوع سبک ازدواج ایرانی و اسلامی را برای سخنرانی ایشان انتخاب کرده بودیم. قبل از اینکه شروع به سخنرانی بکنه یه فایل به ما داد پخش کنیم و اظهار کرد که یک کلیپی است که خود او تدوین کرده است.
عبدالحسین خسروپناه در بهمن ماه 1345 شمسی مصادف با شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان در شهرستان دزفول، چشم به جهان طبیعت گشود. دروس حوزوی را در کنار دروس متوسطه (رشته تجربی) در سال 1362 آغاز کرد و به مدت شش سال در سال 1368شمسی در مقطع سطح سوم حوزه علمیه فارغ التحصیل شد.
وی، علاوه بر دروس متعارف حوزه علمیه قم، کتابهای دیگر ادبى و فقهى و اصولى و فلسفی از جمله شرح نظام، شرح مطول، شرایع الاسلام، حلقات شهید صدر، قوانین و فلسفتنا را در مدرسههای علمیه آیت الله معزی و آیت الله نبوی و آیت الله قاضی در شهرستان دزفول و نیز تابستانها در حوزههای علمیه طزرجان یزد و قم فرا گرفت و از محضر استادان برجسته حوزههای علمیه، همچون: آیات مکرم آقایان حاج شیخ محمدکاظم مدرسیان، حاج سید مجدالدین قاضى دزفولی، حاج شیخ مدرس افغانی، حاج شیخ وجدانی، حاج شیخ کاظم تدین نژاد، حاج شیخ کاظم سبط الشیخ و حاج شیخ محسن اراکی بهره فراوان برد
امروز سینما و فیلم بخشی از زندگی افراد است.اثر این رسانه بزرگ در فرهنگ غیر قابل انکار است.آشنایی مختصر با اصطلاحات سینمایی فقط برای دانشجویان و دستاندکاران سینما نیست.بنابراین اصطلاحات مختصری را در یک فایل pdf گردآوری کردهام که دوستان می توانند از آن استفاده کنند.
مقالهای از مرتضی آوینی
آیا این سخن همان همه که مشهور
است، بدیهی است؟
پر روشن است که تا این نسبت بین فیلم و تماشاگر برقرار نشود، اصلاً مفهوم فیلم و
سینما محقق نمیگردد:
تماشاگر باید تسلیم جاذبهی فیلم شود، چرا که او با پای اختیار آمده است و اگر در این دام نیفتد، میرود. اگر فیلم جاذبه نداشته باشد، تماشاگری پیدا نمیکند و فیلم بدون تماشاگر، یعنی هیچ. پولی که برای بلیت پرداخت میشود نیز تأییدی است بر همین توقع… و اصلاً شک کردن در این امر، شک کردن در مشهورات و مقبولات عام است. طبیعت زندگی بشر نیز با این اقتضا همراه است که مردم از آنان که در مشهورات شک میکنند، خوششان نیاید.
البته در اینجا بحث تنها به مسأله جذابیت مربوط نمیشود و اصلاً بحث در باب «جذابیت» را بدون اشاره به«مخاطب سینما» چگونه میتوان انجام داد؟ باید دید که «طرف تأثیر» جاذبههای سینما چه کسانی هستند: عوامالناس و یا خواص؟ و مقصود از «خواص» چه کسانی هستند؟ انتلکتوئلها؟ منتقدین؟ حکما و عرفا؟ … و یا همهی اینها؟ شکی نیست که فی المثل سینمای تارکوفسکی را عوامالناس نمیفهمند و اگر معیار جذابیت «گیشه» باشد، خیلی از فیلمها را دیگر نباید فیلم دانست.
ادامه مطلب 10 اثر بزرگ دنیا در هنر نقاشی می بینید که هر کدام زیبایی و تکنیک خاصی را دارد. عنوان نقاشیها رو هم قرار دادم. در ادامه مطلب ببینید.
رهبر معظم انقلاب به عنوان بالاترین رکن نظام جمهوری اسلامی ایران از پس از سال 68 که به عنوان رهبر نظام اسلامی انتخاب گردید؛رویکردهای مهم کشور را در پیامهای نوروزی در آغاز سال جدید مطرح فرموده اند. از سالهای 69 تا 78 بر پیامهایی تأکید فرمودهاند که در جدولی در ادامه مطلب خواهید دید. ایشان از سال78 تا کنون به صورت مشخص سالهای شمسی را طی پیامی در آغاز سال نامگذاری کردهاند. این نامها بر اساس شرایط و اوضاع کشور صورت گرفته است.
امام جواد (ع) فرموده است: مردى در بصره در حضور حضرت على (ع)
بلند شد و عرض کرد: در باره [ اقسام ] دوستان ما را خبر ده؟
حضرت فرمود: دوستان دو دستهاند: دوستان مورد اعتماد و دوستان خندهرو. دوستان مورد اعتماد به منزله کف دست و بازو و افراد خانواده، و دارایى انسان هستند، وقتى که برادرت مورد اعتماد توست از کمک مالى و جانى به او مضایقه نکن، و با دوستان او در دوستى خالص باش، و دشمنان او را دشمن بدار، و راز او را پنهان کن، و او را یارى ده، و خوبیهاى او را آشکار ساز. و بدان که اینها از کبریت احمر کمیابترند.
امّا دوستان خندهرو، تو از معاشرت با آنان لذّت مىبرى و با قطع رابطه از ایشان خود را از این لذت محروم مکن و بیشتر از آنان انتظار نداشته باش و مانند آنها با خوشرویى و خوشزبانى رفتار کن.
1- امام باقر (ع) فرمود: اگر مىتوانى بر کسانى که با آنها معاشرت مىکنى تفوق داشته باشى، این کار را بکن.
2- امام جعفر صادق (ع) فرمود: خود را براى خوشرفتارى با همنشین خویش آماده کن، و خلق و خویت را نیکو گردان، و زبانت را نگهدار، و خشمت را فرو بر، و سخنان بیهوده را رها کن، و عفو را پیشه ساز، و بخشنده باش.
3- ابو ربیع شامى گوید: به حضور امام صادق (ع) رسیدم در حالى که خانه پر از جمعیّت بود، فرمود: اى شیعیان آل محمد، آگاه باشید از ما نیست کسى که هنگام خشم بر خود مسلّط نباشد، و کسى که با یارانش بخوبى رفتار نکند و به آنان که با او خوش اخلاقى کردهاند خوش خلقى نشان ندهد، و با همنشینانش بخوبى معاشرت نکند، و نسبت به همسایگان خوشرفتار نباشد و رعایت نمک خوارگى را ننماید.
4- امام باقر (ع) فرمود: زایر خانه خدا اجر و پاداشى ندارد اگر این سه خصلت در او نباشد: 1- تقوایى که او را از نافرمانى خدا بازدارد. 2- حلمى که به وسیله آن جلو غضبش را بگیرد. 3- با همنشینان بخوبى رفتار نکند. 5- امام صادق (ع) فرمود: پدرم مىفرمود: زیارتکننده خانه خدا پاداش ندارد وقتى که سه خصلت در او نباشد: 1- خلقى که با دوستش بتواند بخوبى رفتار کند، 2- حلم و بردبارى که با آن جلو خشم خود را بگیرد، 3- تقوایى که او را از ارتکاب محرّمات الهى بازدارد.
6- امام صادق (ع) فرمود: از مروّت نیست که انسان آنچه را که در سفر از خوبى و بدى همسفر مىبیند بازگو کند.
7- عمار بن مروان گوید: امام جعفر صادق (ع) مرا نصیحت کرد و فرمود: تو را به پارسایى و برگرداندن امانت به صاحبانش، و راستگویى، و خوشرفتارى با همنشین سفارش مىکنم، و هیچ نیرو و قدرتى نیست مگر از آن خدا.
8- مفضّل بن عمر گوید: به خدمت امام جعفر صادق (ع) رسیدم، به من فرمود: چه کسى با تو همنشین است؟ عرض کردم مردى از برادران ایمانى من.
فرمود: چه کار مىکند؟ گفتم از موقعى که با او آشنا شدهام جایش را نمىدانم. به من فرمود: آیا نمیدانى کسى که چهل قدم با مؤمنى همگام باشد خدا از حقّ او در روز قیامت سؤال مىکند؟
9- امام صادق (ع) از پدرانش نقل کرده است که: رسول خدا صلّى الله علیه و آله فرمود: هر کس سه خصلت در او نباشد عملش کامل نیست: 1- تقوایى که او را از معصیت خدا باز دارد. 2- خلق و خویى که با مردم مدارا نماید. 3- بردباریى که جهالت نادان را با آن برطرف سازد.
10- سیّد رضى در (نهج البلاغه) از حضرت امیر (ع) نقل مىکند که آن حضرت فرمود: چنان با مردم معاشرت کنید که اگر بمیرید بر شما بگریند و اگر از آنها دور شدید مشتاق دیدار شما باشند.
کتاب وسائل الشیعه یکی از منابع معتبر حدیثی شیعه است. صاحب این اثر ارزشمند شیح حر عاملی از علمای قرن یازدهم هجری قمری است. کتاب وسائل الشیعة از بهترین جوامع روایی شیعه به شمار میآید که با توجه به روایات پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهمالسلام در قرون اخیر نگاشته شدهاست. این کتاب شامل حدود ۳۶ هزار روایت درباره احکام شرعی، واجبات، محرمات، مستحبات و آداب است. این کتاب از زمان نگارش پیوسته مورد توجه علما و فقهای شیعه قرار گرفتهاست و در این زمان از ارکان اصلی استنباط احکام شرعی و اجتهاد در حوزههای علمیه شیعه به شمار میآید و در تمام درسهای خارج فقه روایات آن نقل شده و به آن استناد میشود.
فهرستی از آسیبهای موجود در شیوه زیستن ما ایرانیاها که باید آنها را علاج کرد.
اینها بخشهاى گوناگونى از مسائل سبک زندگى است، و دهها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضى از اینهائى که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستى است از آن چیزهائى که متن تمدن را تشکیل میدهد.