معرفی کتاب "لذت نقد"
کتاب «لذت نقد» در سال 1389 برای نخستین بار چاپ شد. این اثر عمده نقدها، ضد یادداشتها و مقالاتی در باره سینمای ایران است که از سال 1368 تا 1389 در مجلات، روزنامهها و کتابهای مختلف توسط مسعود فراستی نوشته و پس از سال ها در این کتاب گنجانده شد.
بخش نخست کتاب «لذت نقد» شامل نقد 40 فیلم سینمایی ساخته شده با موضوعات هشت سال دفاع مقدس و مسائل اجتماعی ایران است. در میان این نقدها میتوان نقد وارده بر آثار کارگردانانی مانند ابراهیم حاتمیکیا، محسن مخملباف، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، علی حاتمی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، علیرضا داوود نژاد، مجید مجیدی، محمدعلی نجفی، کیانوش عیاری، سعید ابراهیمی فر، واروژ کریم مسیحی، رسول ملاقلی پور، رخشان بنی اعتماد، بهمن فرمان آرا و محمد رضا اصلانی را دید. مسعود فراستی در مقدمه کتاب آورده است: «نوشتههای کتاب به باور من قابل طرح اند و دفاع؛ و بی ربط به امروز و مسائل آن نیستند. فردا را نمیدانم. به لحن تند برخی نقدها هم دست نزدم. به گمانم برآمده از آن سالهاست و آن کارها؛ و نیز بازتاب نویسنده است.»
نویسنده، نقد فیلمها را با آثار ابراهیم حاتمیکیا آغاز میکند و شش فیلم او شامل دیده بان، مهاجر، وصل نیکان، از کرخه تا راین، برج مینو و دعوت را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. فراستی، نخستین نقد کتاب را به فیلم سینمایی دیده بان اختصاص میدهد. این نقد تیر ماه سال 1368 در شماره 478 مجله سروش نوشته شد. دومین نقد هم که به فیلم سینمایی مهاجر اختصاص دارد، اسفند ماه سال 1368 در شماره 507 همان مجله منتشر شد. فراستی در این دو شماره به روند و نوع نگاه فیلمساز در ساخت فیلمهایش میپردازد و در پایان نقد و شرح فیلم مهاجر به دل نگرانی خود از ادامه فیلمسازی حاتمیکیا اشاره کرده و گفته است: «در آخر کلام اجازه دهید باز هم دلنگرانی قبلی ام را نگه دارم بخصوص اینکه مهاجر جایزه اول جشنواره را گرفته و فیلم برگزیده برخی منتقدان هم شده است. قطعا کار حاتمیکیا سختتر است؛ یک فیلم خوب و یک فیلم خیلی خوب در کارنامه دارد. با اتمام جنگ و دور شدن از فضای آن کار با قالب جنگی مشکل تر است تکنیک کارش جلوتر آمده، اما همچنان احتیاج به تکنیک پیشرفته تری دارد و تسلط بیشتری به مدیوم سینما. مهم تر از همه اینها حفظ شفافیت و سپیدی نگاه اوست و همچنان که خود میخواهد، وفاداری اش ... و این دلنگرانیها با امید به زلال ماندن او پهلو میزند.» به نظر میرسد فراستی در نقد آثار، بیشتر به روند رکود فیلمساز در ادامه ساخت فیلمهایش اشاره میکند که هر چه از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دور میشود از مسائل انسانی که در دو فیلم دیده بان و مهاجر کاملا مشهود است، فاصله میگیرد. چنانچه فراستی وقتی به نقد فیلم «وصل نیکان» رسیده است، اثر را ضعیف ترین فیلم حاتمی کیا عنوان کرده و گفته است: «وصل نیکان بر خلاف دیده بان و بخصوص مهاجر که فیلمهای بسیار شفاف و استواری بودند، فیلم لرزانی است و گیج. دقیق تر؛ یک فیلم هدر شده است.» این نقد در نشریه شماره یک سوره سینما در بهار سال 1371 منتشر شده است.
اما نویسنده در ادامه نقدهایش وقتی به فیلم «از کرخه تا راین» میرسد، آن را این گونه توصیف میکند: «فیلم به زعم من، اولین فیلم ایرانی است که پیام انسانی خود را به جهان میرساند، بدون شعار، بدون سازش روی اصول، بدون باج دادن به فرنگیها. جوابیه خوب و تاثیرگذاری است به تمام بسیاری حملات و فیلمهای رنگ و وارنگ فرنگی از جمله «بدون دخترم هرگز.» این نقد سال 1371 در نشریه سوره منتشر شد.نقد فیلم «برج مینو» اثر دیگری در باره حاتمی کیاست. فراستی این نقد را سال 1374 در نشریه گزارش فیلم منتشر کرد. وی نقد صریحی به این اثر دارد و آن را از کارهای ضعیف حاتمی کیا بر میشمرد و در ادامه هم در باره فیلم «دعوت» میگوید: «دعوت، نه ما را به دیدنش دعوت میکند و ترغیب، نه به نقدش، چرا که فیلم، همچون موضوعش، سقط جنین شده، نه سزارین.» وی این نقد را 13 مهر سال 1380 در مجله هفتگی منتشر کرد.
وی در ادامه فیلم های ساخته شده توسط محسن
مخملباف همچون دستفروش، بای سیکل ران، ناصرالدین شاه آکتور سینما، نوبت
عاشقی، شبهای زاینده رود و عروسی خوبان را نقد میکند. به نظر میرسد
مسعود فراستی تمامی آثار تولید شده مخملباف را دارای سیری نزولی میداند و
میگوید: «بای سیکل ران کاری به عقب و عروسی خوبان بازگشت جدی تر به
عقب است.» فراستی همین نظر را هم در باره «شبهای زاینده رود» دارد و معتقد
است: «حرف اصلی مخملباف در شب های زاینده رود سرخوردگی از انقلاب است و
محکوم کردن آن، چرا که از زبان آن استاد
مردم شناس شاه پرست - که فیلمساز تا به آخر از او دفاع می کند - فریاد می
زند که خشونت هست، چنین است پس باید مهربان بود.»هامون، سارا، پری، بانو و
لیلا آثار ساخته شده داریوش مهرجویی اند. فراستی، در میان این آثار، فیلم
هامون را اثری پر ادعا میخواند که داعیه ارائه مفاهیم عمیق بسیاری را
دارد. عشق زمینی، عشق و ایمان الهی، عرفان، تحول انسان و سلوکش و از نظر
سینمایی هم ادعای سینمای مدرن را دارد، اما در پس هیاهوی بسیار هامون، دو
چیز نهفته است؛ اغتشاش و فریب اغتشاش در تفکر و اغتشاش در بیان و فریب در
تصویر. «کلوزآپ»، «زندگی و دیگر هیچ»، «زیر درخت زیتون»، آثار عباس
کیارستمی، «هزار دستان» و «مادر» فیلم های علی حاتمی، «سرب»، «گروهبان»،
«رد پای گرگ»، «محاکمه در خیابان» از مسعود کیمیایی، «باشو غریبه کوچک»،
«مسافران»، آثار بهرام بیضایی، «نیاز» و «بچه های بد»، از علیرضا داوود
نژاد، «بچه های آسمان»، «رنگ خدا» و «آواز گنجشک ها»، به کارگردانی مجید
مجیدی، نمونه های دیگر فیلمهای منتخب فراستی برای نقد در این کتاب است.بخش
دوم این کتاب شامل ضد یادداشتهایی است که محتوای آن به نقدهای وارده بر
فیلمهای پخش شده در جشنواره نهم و دهم فیلم فجر بازمیگردد. نویسنده در
نقد این آثار، مروری اجمالی بر آثار دارد و به بیان نکاتی کلی از فیلمها
اکتفا میکند. بخش پایانی این کتاب نیز به هشت مقاله با عنوانهای «سینما،
فرهنگ و هویت»، «سینما هویت و نقد»، «سینمای ملی، سینمای جهانی»، «علیه
نمادسازی و معناگرایی»، «علیه سینمای جعلی»، «علیه بیننده - آفرینده»،
«سینمای جنگ و دفاع در جنگ و صلح» و «نقد؛ منتقد؛ عامل اخلال» اختصاص دارد.
کتاب «لذت نقد» سال 1389 در قطع رقعی و 680 صفحه با شمارگان2200 نسخه و
بهای 140 هزار ریال از سوی نشر ساقی منتشر شد و در سال 1390 به چاپ دوم
رسید.