زندگینامه سیروس مقدم
سیروس مقدم کارگردان ایرانی، فیلمنامهنویس، دستیار کارگردان، برنامهریز، مشاور تولید و نقاش در سال ۱۳۳۳ در آبادان متولد شد.
وی فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی است و فعالیتش را از سال ۱۳۵۵ با دستیاری کارگردان و طراحی صحنه و لباس در مجموعه تلویزیونی «دایی جان ناپلئون» آغاز کرده است.
مقدم فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۶ با فیلم «ردپایی بر شن» به عنوان منشی صحنه آغاز کرد و همچنین در سریال امام علی (ع) دستیار داوود میرباقری نیز بوده است.
وی همچنین همسر الهام غفوری یکی از تهیهکنندگان نام آشنای صدا و سیما میباشد.
سیروس مقدم در ۱۳ سال ۲۷ سریال ساخته و تهیه کنندگی اکثر این سریالها را همسرش الهام غفوری برعهده داشته است. به همین خاطر به وی لقب "کارخانه سریال سازی" دادهاند.
سیروس مقدم درباره خاطرات حرفهای خود گفته است:
من متولد 1333 هستم و سالی که «دایی جان ناپلئون» ساخته شد یک دانشجوی 22 ساله بودم. در رشته هنرهای تجسمی دانشگاه تهران قبول شدم. این رشته دو سال دروس عمومی داشت. از سال سوم دروس تخصصی میشد که من رشته نقاشی را انتخاب کردم.
با ناصر تقوایی ارتباط فامیلی دارم. او پسر خاله من است و از همان زمان دانشجویی سر صحنههایی فیلمهایی که ایشان کارگردانی میکردند حضور داشتم. قبل از سریال «دایی جان ناپلئون» در فیلمهای «آرامش در حضور دیگران» و «صادق کرده» در خدمت تقوایی بودم.
به عنوان جوانی 18 ساله که کنجکاو و علاقهمند به کار سینماست، دوست داشتم از نزدیک ببینم یک فیلم چطور ساخته میشود. فیلمنامه چیست و چطور یک صحنه بازسازی میشود؟
وقتی سال 52 دانشگاه قبول شدم و رشته نقاشی را انتخاب کردم همان سال مدرسه عالی سینما و هنرهای دراماتیک و هنرهای تزئینی هم قبول شدم، اما هنرهای زیبا را انتخاب کردم.
از آنجا که تنها دانشگاهی بود که خوابگاه داشت و من هم از زادگاهم آبادان به تهران آمده بودم، ترجیحا دانشگاهی را انتخاب کردم که بتوانم از خوابگاهش هم استفاده کنم.
اما جدیترین کار من سال 54 با سریال «دائی جان ناپلئون» آغاز شد و چون من نقاشی و گرافیک میخواندم، تقوایی این لطف را در حق من کرد که به عنوان دستیار صحنه و لباس در کنارش باشم.
«دایی جان ناپلئون» باعث شد من به دلیل کنجکاوی تمام رشتههای مختلف سینما را سرک بکشم. مدتی منشی صحنه کار شدم.
در بخش گریم سرک میکشیدم، عکاسی میکردم و در گروه کارگردانی کمک میکردم. آن شش ماه برای من یک دانشگاه بزرگ و جدی بود. با الفبای تصویر سینما و تلویزیون آشنا شدم ولی همچنان دانشجوی رشته نقاشی بودم و تقوایی هم از کار من راضی بود، چون با انگیزه کار میکردم و علاقهمند بودم.
در طول این سالها یک ساعت هم سر هیچ کلاس دانشگاهی که مربوط به سینما باشد نرفتم. هر چه دارم از تجاربی است که از «دایی جان ناپلئون» کسب کردم و به دلیل همین علاقه دوران تدوین، صداگذاری و موسیقی «دائی جان ناپلئون» را هم در کنار دوستان بودم، بدون اینکه چشمداشت مالی داشته باشم.
بعد از دانشگاه فارغالتحصیل شدم که هم زمان شد با زمانی که تقوایی سریال «کوچک جنگلی» را شروع کرد. به دلیل اینکه او احساس میکرد باز هم میتوانم کنارش باشم، این سریال را از قسمت نگارش فیلمنامه در کنارش بودم.
خاطرم هست سکانس به سکانس را برای تایپ آماده میکردم. این سریال یک دوره تحقیق و پژوهش داشت. تمام آرشیو کتابخانه ملی، مرکزی، آرشیو روزنامه اطلاعات و کیهان را برای تحقیق درباره این سریال زیر و رو کردم. بعد که سریال به مرحله تولید رسید تقوایی به من اعتماد بیشتری داشت و مسئولیت بیشتری به من سپرد.
این بار پرمسئولیتتر سریال «کوچک خان» را کنار تقوایی کار کردم. به دلایل متعدد بعد از مدتی تقوایی از کارگردانی سریال انصراف داد و بنا به توصیه و سفارش خودش من و زندهیاد نعمت حقیقی به عنوان فیلمبردار و خانم شیخالسلامی که برنامهریز کار بود ماندیم و با آقای بهروز افخمی کار را ادامه دادیم. سریال «کوچک خان» را دو سال در خدمت بهروز افخمی بودم.
:منبع